ذكر چند حديث راجع به حضور قلب
از حضرت رسول ختمى صلى الله عليه و آله روايت است كه «عبادت كن خداى تعالى را چنانچه گويا او را مىبينى؛ و اگر تو او را نمىبينى او تو را مىبيند.» (1)
از اين حديث شريف استفادهى دو مرتبه از مراتب حضور قلب مىشود:
يكى آنكه سالك مشاهد جمال جميل و مستغرق تجليات حضرت محبوب باشد، به طورى كه جميع مسامع قلب از ديگر موجودات بسته شده و چشم بصيرت به جمال پاك ذىالجلال گشوده گرديده و جز او چيزى مشاهده نكند. بالجله، مشغول حاضر باشد و از حضور و محضر نيز غافل باشد.
و مرتبهى ديگر كه نازلتر از اين مقام است، آن است كه خود را حاضر محضر ببيند و ادب حضور و محضر را ملحوظ دارد.
جناب رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمايد: «اگر مىتوانى از اهل مقام اول باشى عبادت خدا را آن طور به جا آور، و الا از اين معنا غافل مباش كه تو در محضر ربوبيتى.»
و البته محضر حق را ادبى است كه غفلت از آن از مقام عبوديت دور است. و اشاره به اين فرموده است در حديثى كه جناب ابوحمزهى ثمالى رضى الله عنه نقل مىكند، مىگويد: «ديدم حضرت على بن الحسين سلام الله عليهما را كه نماز مىخواند. عباى آن حضرت از دوشش افتاد، آن را راست و تسويه نفرمود تا آن كه از نماز فارغ شد. سؤال كردم از سببش، فرمود: «واى بر تو، آيا مىدانى در خدمت چه کسي بودم؟» (2)
و نيز از حضرت رسول صلى الله عليه و آله منقول است كه «دو نفر از امت من به نماز مىايستند، در صورتى كه ركوع و سجودشان يكى است و حال آن كه ميان نماز آنها مثل ما بين زمين و آسمان [فاصله] است.» (3)
و فرمودند: «آيا نمىترسد كسى كه صورت خود را در نماز بر مىگرداند صورت او چون روى حمار شود.» (4)
و فرمودند: «كسى كه دو ركعت نماز به جا آورد و در آن به چيزى از دنيا متوجه نشود، خداى تعالى گناهان او را مىآمرزد.» (5)
و فرمودند: «بعضى از نمازها قبول مىشود نصفش يا ثلثش يا ربعش يا خمسش - تا عشرش. و بعضى از نمازها چون جامهى كهنه پيچيده مىشود و به روى صاحبش زده مىشود. و از نماز تو مال تو نيست مگر آن كه به قلبت اقبال به آن كنى.» (6)
و حضرت باقر عليهالسلام فرمودند: رسول خدا فرمود: «وقتى بندهى مؤمن به نماز بايستد خداى تعالى نظر به سوى او كند - يا فرمودند خداى تعالى اقبال به او كند - حتى [تا] منصرف شود. و رحمت از بالاى سرش سايه بر او افكند و ملائكه فرو گيرند اطراف و جوانب او را تا افق آسمان، و خداى تعالى ملكى را موكل او كند كه بايستد بالاى سر او و بگويد: اى نمازگزار! اگر بدانى كى نظر مىكند به سوى تو با كى [چه كسى] مناجات مىكنى، توجه به جايى نمىكنى و از موضعت جدا نمىشوى هرگز.» (7)
و از حضرت صادق عليهالسلام منقول است كه «جمع نمىشود اشتياق و خوف در دلى مگر آن كه بهشت بر او واجب شود. پس وقتى نماز مىخوانى، اقبال كن به قلب خود به خداى عزوجل؛ زيرا كه نيست بندهى مؤمنى كه اقبال كند به قلبش به خداى تعالى در نماز و دعا مگر آن كه قلوب مؤمنين را خداى تعالى به او اقبال دهد و با دوستى آنها او را تأييد كند [و] او را به بهشت برد.» (8)
و از حضرت باقر و صادق عليهماالسلام مروى است كه فرمودند: «نيست از براى تو از نمازت مگر آنچه را كه اقبال قلب داشته باشى در آن؛ پس، اگر به غلط به جا آورد تمام آن را يا غفلت از آداب آن كند، پيچيده شود آن و به روى صاحبش زده شود.» (9)
و از حضرت باقر العلوم عليهالسلام روايت شده كه «همانا بالا مىرود از نماز بنده از براى او نصف يا ثلث يا ربع يا خمسش؛ پس، بالا نمىرود براى او مگر آنچه را اقبال به قلب نموده است بر آن. و ما مأمور شديم به نافله تا تتميم شود نقص فرايض به آن.» (10)
و از جناب صادق عليهالسلام مروى است كه فرمود: «وقتى احرام بستى در نماز، اقبال كن بر آن؛ زيرا كه وقتى اقبال نمودى خداوند به تو اقبال فرمايد و اگر اعراض نمايى خداوند از تو اعراض كند. پس گاهى بالا نمىرود از نماز مگر ثلث يا ربع يا سدس آن، به آن قدر كه نمازگزار اقبال به نماز نموده و خداوند عطا نمىفرمايد به غافل چيزى.» (11)
و از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت است كه به ابىذر فرمودند: «دو ركعت متوسط با فكر بهتر است از ايستادن يك شب در صورتى كه قلب غافل باشد.» (12)
احاديث در اين باره بسيار است و براى اصحاب اعتبار و قلوب بيدار اين قدر كفايت كند.
پی نوشته ها :
1- بحارالانوار، ج 74، كتاب الروضة، باب 4، حديث 3؛ مكارم الاخلاق، ص 459.
2- وسايل الشيعة، ج 4، ص 688، كتاب الصلوة، ابواب افعال الصلوة، باب 3، حديث 6.
3- بحارالانوار، ج 81، ص 249، كتاب الصلوة، باب 16، حديث 41.
4- مستدرك الوسائل، كتاب الصلوة، ابواب افعال الصلوة، باب 2، حديث 20.
5- مستدرك الوسائل، كتاب الصلوة، ابواب افعال الصلوة، باب 2، حديث 13.
6- بحارالانوار، ج 81، ص 260، كتاب الصلوة، باب 16، حديث 59.
7- مستدرك الوسائل، كتاب الصلوة، ابواب افعال الصلوة، باب 2، حديث 22.
8- وسايل الشيعة، ج 4، ص 687، كتاب الصلوة، ابواب افعال الصلوة، باب 3، حديث 3.
9- وسايل الشيعة، ج 4، ص 687، كتاب الصلوة، ابواب افعال الصلوة، باب 3، حديث 1.
10- علل الشرايع، ج 2، ص 327، باب 24، حديث 2.
11- مستدرك الوسائل، كتاب الصلوة، ابواب افعال الصلوة، باب 3، حديث 7.
12- بحارالانوار، ج 74، ص 82، كتاب الروضه، باب مواعظ النبى، حديث 2.